کد مطلب:94409 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:238

وجود خدا حادث و مسبوق به نیستی نیست











اصل: كائن لا عن حدث، موجود لا عن عدم.

ترجمه: خدا دارای هستی است بدون اینكه هستی او نوپدید باشد و دارای وجود است بدون اینكه وجود او را نیستی پیشی گرفته باشد.

واژه ها: كائن: از ریشه ی كون است و معمولا به موجودی كه در سیر زمان قرار می گیرد گفته می شود و حدث بمعنی نو پدید شدن است.

شرح: چنانچه یاد شد كائن در استعمالات متداول به موجودی گفته می شود كه زمانی نبوده و سپس پیدا شده و باز فانی می شود و ازین جهت عالم ماده را عالم كون و فساد گویند زیرا موجودات آن همواره لباس هستی پوشیده و پس از چندی از تن بیرون می كنند، و چنین موجودی هستی او به دو طرف محدود است یعنی آغاز و

[صفحه 99]

پایان دارد و در اصطلاح آن را حادث گویند.

امام علیه السلام در جمله ی اول می فرماید خداوند هستی دارد ولی هستی او به هیچ طرفی محدود نیست نه آغاز دارد و نه پایان، او حادث نیست، همیشه بوده و همیشه خواهد بود و چنین نیست كه زمانی نبوده و سپس بود شده و باز نابود گردد، او خالق زمان است و وجودش دارای زمان نیست، بنابراین جمله ی مزبور حدوث زمانی را از خدا سلب می كند. ولی اینكه موجودی دارای زمان بناشد منافات ندارد با اینكه در وجود پیدا كردن نیازمند به علت باشد، یعنی وجودش در رتبه ی بعد از وجود علتش باشد، اگر چه فاصله ی زمانی نداشته باشند، زیرا قدیم بودن غیر از بی نیازی از علت است و موجود قدیم قابل تقسیم است به: موجود نیازمند به علت و موجود بی نیاز از علت، كه قسم اول ار حادث ذاتی و قسم دوم را قدیم ذاتی گویند.

و جمله ی دوم (موجود لا عن عدم) در مقام اثبات اینست كه خداوند بی نیاز از علت است و هیچ موجودی حتی در رتبه مقدم بر او نیست، بلكه وجود او بر همه ی موجودات تقدم دارد. بنابراین جمله ی اول حدوث زمانی و جمله ی دوم حدوث ذاتی را از خدا سلب می كند و تكرار در كلام نیست.

[صفحه 100]


صفحه 99، 100.